دانلود رایگان کتاب در دره نعره های تندرگون اثر هاینریش بل
دانلود رایگان کتاب در دره نعره های تندرگون اثر هاینریش بل با لینک مستقیم
درباره کتاب در دره نعره های تندرگون بیشتر بدانیم :
کتاب بل یعنی در دره تندرگون که در سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت چاپ شده می باشد.
این اثر توسط هاینریش بل نوشته شده است.که انتشارات آن علم می باشد.
و با ترجمه مهردادمهربان و بهرام فرهمندپور انجام گرفته است.
کار جاپ پرتاب نمودن چاقو به طور نمایشی بود. یک دفعه که برای نگاه کردن کارهای او رفته بودم صحبت می کرد
و می گفت که من در کارم می بایست مردم را راضی نگاه دارم .
آنها علاقه دارند که انجام کارهایی را از من ببینند که همانند نمایش رومیها بسیار وحشتناک است و خطر مرگ داشته باشد.
پرتابهای او در حقیقت زیرکانه و بسیار دقیق بود. جاپ علاقه داشت یک انسان زنده روی صحنه باشد و چاقوها را به طرف او پرتاب کند.
من یک کارگر روزمزد بودم که تنها شکمم را سیر می نمودم.
با جاپ به مکان برگزار شدن نمایش رفتیم و داخل اتاق گریم بود او پیشنهاد عمل پرتاب کردن چاقو به طرف من را داد و من قبول نمودم .
درباره نویسنده کتاب در دره نعره های تندرگون بیشتر بدانیم:
هاینریش تئودور بُل (به آلمانی: Heinrich Theodor Böll) (تلفظ آلمانی: [bœl])
(زادهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ - درگذشتهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۵) نویسندهٔ آلمانی و برندهٔ جایزه نوبل ادبی است.
بیشتر آثار او به جنگ (بهخصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد.
هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد.
در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد
و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد.
با اینکه خانوادهاش با نازیها و حزب ناسیونال سوسیالیسم مخالف بودند،
او در ابتدا با آنها همدلی داشت. نامههایی که بل از جبههٔ جنگ به دوست دختر و همسر آیندهاش، آنه ماری مینوشت،
به خوبی این مدعا را اثبات میکند.
اما پس از زخمی شدن در جبههٔ شرق، دیدگاهش تغییر یافت و به عمق فاجعهٔ جنگ و جنایت رژیم نازی پی برد.
خلاصه ی کتاب در دره نعره های تندرگون اثر هاینریش بل
کار «جاپ» پرتاب چاقو به صورت نمایشی بود. یکبار که به دیدن او رفته بودم،
میگفت من در کارم باید مردم را راضی نگه دارم، آنها دوست دارند کارهایی را از من ببینند
که مثل نمایش رومیها خطر مرگ داشته باشد. پرتابهای او واقعا ماهرانه و دقیق بود.
جاپ دوست داشت یک آدم زنده روی صحنه باشد و چاقوها را به سمت او پرتاب کند.
من کارگری روزمزد بودم که فقط شکمم را سیر میکردم. با جاپ به محل برگزاری نمایش رفتیم،
در اتاق گریم او پیشنهاد کار پرتاب چاقو به سمت من را داد و من پذیرفتم.
موقع اجرا، استرس عجیبی داشتم، اما او تمام چاقوها را در اطراف بدن من بدون هیچ آسیبی پرتاب کرده بود
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
در صورت درخواست کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .